مدیرعامل شرکت صنایع چاپ مادرول در گفتگو با اخبار چاپ:
مشکلاتی که با آن دست به گریبانیم


حسین احمدی مدیرعامل شرکت صنایع چاپ مادرول ،متولد سال1343 در همدان ، فارغ التحصیل مهندسی سخت افزار از دانشگاه شهید بهشتی وی از سال 1373 وارد دنیای چاپ شده است. احمدی مدتی مدیر بازرگانی و سپس مدیرعامل شرکت پارس برچسب (چاپ لیبل)بود. در سال 1384 شرکت چاپ مادرول را با دو تفکر تاسیس کرد.

اخبار چاپ: حسین احمدی مدیرعامل شرکت صنایع چاپ مادرول در خصوص چگونگی تاسیس صنایع چاپ مادرول می‌گوید: در سال 1384 با توجه به نیاز بازار به چاپ فویل آلومینیوم با عنوان آلومینیوم لید، دربهای آلومینیوم در صنایع لبنی و فویلهای آلومینیوم تصمیم به تاسیس صنایع چاپ مادرول گرفتیم و به دلیل سابقه فعالیت در چاپ لیبل شاخه‌ای به عنوان چاپ آلومینیوم را راه اندازی کردیم . هم زمان در تهران کار لیبل به عنوان چاپ مادرول پارسیان را آغاز کردیم و مجموعه بزرگی در همدان در شهر صنعتی بوعلی به عنوان چاپ مادرول غرب را راه اندازی نمودیم؛ که در آنجا کار چاپ و پانچ فویل آلومینیوم را انجام می دهیم.با توجه به اینکه چاپ مادرول سابقه زیادی ندارد خوشبختانه طی این چهار سال بازار خوبی داشته چون این صنعت شناخته شده بود؛ در صنعت چاپ مورد حمایت قرار گرفتیم و خوشبختانه هم در همدان و هم در تهران جزء شناخته شده های بازار هستیم .
*کار در استان همدان با چه مشکلاتی همراه بوده است؟
استان همدان استان نسبتا محرومی است از نظر صنعتی ما تنها چاپخانه صنعتی در منطقه همدان هستیم. مشکل اصلی در این استان مسائل پیش از چاپ بود؛ دسترسی به لیتوگرافی که بتواند کارمان را انجام دهد نداشتیم. طراح مناسب برای این کار نبود. با نبود پرسنل آموزش دیده کار بسیار سختی بود. برای آموزش پرسنل در همدان بالاجبار از کارشناسان خارجی که برای نسب دستگاه می آیند و معمولا تا دو هفته می مانند با پرداخت تمام هزینه اقامت آنها در خواست کردیم تا برای 2 ماه در ایران بمانند و پرسنل صفر کیلو متر ما را آموزش دهند . همچنین چند نفر از پرسنل آموزش دیده و با سابقه خودمان را از تهران به همدان بردیم حقیقتا کار سختی بود اما ما توانستیم.
در حال حاضر ما چندین استاد‌کار در استان همدان داریم که می توانند کار چاپ با ماشین فلکسو 7 رنگ را انجام دهند.پیش از چاپ، مرکب ،ترکیب رنگها ، پلیتها و ... را شناخته‌اند. خوشبختانه بیشتر کار ما در استان همدان انجام می‌شود؛ گو اینکه ما هنوز مجبوریم کار پیش از چاپمان را در تهران انجام دهیم. پلیتهای ژلاتینی دیجیتال را می سازیم و به همدان منتقل می کنیم . به هر حال کار چاپ در همدان بسیاربسیار ناشناخته است به خصوص صنعت چاپ رول در واقع ما تنها شرکتی هستیم که این کار را انجام می دهیم . در استان همدان اگر چاپی هم هست چاپ سنتی با ماشین های افست در حد چاپ سربرگ و احیانا کتاب است.
*در تهران برای آموزش کارکنان خود چه اقداماتی انجام دادید؟و با چه مشکلاتی روبرو بودید؟
در تهران خوشبختانه اپراتور آموزش دیده زیاد است. بعد از تاسیس شرکت جدید خیلی از پرسنل علاقمند بودند با ما همراه شوند. چون ما همیشه نگاهمان به جلو بوده است . خیلی از پرسنل از وقتی با ما همراه شدند تازه شروع کردند به درس خواندن به دانشگاه علمی کاربردی رفته اند و جالب است که یکی از این افراد که با ما است و از صفر شروع کرده است یکی از کتابهای جامع فلکسو را ترجمه کرده که به زودی وارد بازار می‌شود. به هر حال علاقمند بودیم که بیشتر بیاموزند و یاد بگیرند حتی اگر بعدها در این کارخانه کار نکنند مهم آموزش و ورود به حیطه چاپ است.
مشکل آموزش در تهران کمتر از همدان است اگر نیرویی هم اضافه شود در کنار این افراد آموزش می‌بیند . متاسفانه یا خوشبختانه تمام آموزش دیدگان این صنعت در تهران متمرکز شده‌اند در شهرستان ها عمدتا دچار مشکلات پیش از چاپ و چاپ هستیم. آموزش در شهرستانها کار ساده‌ای نیست؛ همدان که نسبتا شهر کوچکی است اما در شهرهای بزرگ به غیر از تهران نیز پرسنل آموزش دیده به خصوص در چاپ جدید،سیستم چاپ های رول، فلکسوهای جدید کم است یا نیست. نیاز به دانش و شناخت ماشین فلکسو در شهرستانها به وضوح احساس می شود .
*با توجه به آنکه مخاطبان شما بیشتر شرکت های دارویی و لبنی هستند چاپ مادرول پس از هدفمند کردن یارانه ها با چه مشکلاتی روبرو شده است؟
در منطقه دارو پخش که اکثرا هم واحدهای صنعتی است متاسفانه آب و لوله کشی گاز ندارد سوخت ما هم گازوئیل است و از گازوئیل برای سیستم گرمایشمان استفاده می‌کنیم. سال گذشته از دی تا پایان اسفند که فصل سرما بود این سوخت را نزدیک به 20 برابر تهیه کردیم. به ناچار از پرسنل خود خواستیم به ما کمک کنند؛ لباس کارکنان را تغییر دادیم اما به جایی رسیدیم که سرما روی ماشین آلاتمان تاثیر گذاشت . صبحها یکی دو ساعت طول می کشید تا دستگاه هایی که موتورهای بزرگ دارند گرم شوند روغنهای دستگاه از سرما به حالت گریپاچ در می آمد ناچار بودیم گرما را به دستگاه های خود برسانیم خوب نفت که نبود گاز نداریم و باید گازوئیل می خریدیم. به هر حال پارسال را سپری کردیم.
در بحث برق وضعیت بهتر از گازوئیل نیست در ماه به طور متوسط چیزی حدود 500 تا 550 هزار تومان پول برق می دادیم که به چیزی حدود 2 برابر و نیم افزایش پیدا کرده یعنی شده یک میلیون و 250 تومان. نکته‌ای که برای من خیلی جالب و شگفت انگیز بود؛ دیماند برق است . چون برق مصرفی ما فشار قوی است حتی دیماند برق را افزایش داده اند. دیماند یک هزینه ثابت است قبل از یارانه ها ما 170 هزار تومان دیماند پرداخت می کردیم اما الان 500 هزار تومان پرداخت می کنیم. یعنی چه ما برق مصرف کنیم چه نکنیم باید ماهی 500 هزار تومان پول برق بدهیم. در تمام نقاط جهان برای استفاده از تمام خدمات رفاهی مثل برق آب تلفن گاز باید هزینه پرداخت کنید اما برای نسب آن خیر . ما هرچقدر بیشتر مصرف کنیم هزینه بیشتری هم باید بپردازیم اما افزایش دیماند هیچ توجیهی ندارد . وقتی کار تولیدی انجام می دهید قدر مسلم به برق فشار قوی بالای 100 کیلو وات نیاز دارید حداقل وظیفه دولت این است که این برق را در اختیار تولید کننده قرار دهد و تولید کننده اگر مصرف کرد هزینه آن را بپردازد نه آنکه هزینه ای اضافه به عنوان حق دیماند از تولید کننده بگیرد به هر حال این دو مقوله ای است که ما گرفتار آن هستیم .
*به غیر از مواردی که ذکر کردید با چه معضلات دیگری روبرو هستید؟
این منطقه آب ندارد با همسایه ها و دوستان که همه واحدهای صنعتی و چاپخانه ها هستند برای دریافت انشعاب آب اقدام کرده ایم که اداره آب هزینه گزاف و سرسام آور 10 میلیون تومان برای هر واحد را اعلام کرده است تا تنها آب را از سر خیابان به ما انشعاب بدهند . به نظر می رسد اینها بی تدبیری است که به صنعت و تولیدکنندگان لطمه می زند . هدف دولت و انگیزه هایش این است که از تولید کننده حمایت کند ولی این اقدامات به تولید کنندگان بسیاری ضربه می زند.
تولیدکننده هزینه های آب، برق و سوختش افزایش پیدا کرده است علاوه بر آن دستمزدها نیز 9 افزایش داشته اما وقتی حق بیمه ،عیدی و پاداش و تاثیر آن بر روی اضافه کاری ها را در ماه محاسبه می کنیم در واقع 16 ماه حقوق می دهیم باید گفت ما 15 درصد اضافه حقوق داریم نه 9 درصد. چگونه باید این را جبران کرد نمی دانم .
از آن طرف با شرکت هایی کار می کنیم که مشمول افزایش قیمت هستند وقتی به مشتری اضافه افزایش قیمت داده نشده و قیمت ها همچنان ثابت است به طبع ما هم نمی توانیم قیمت را افزایش دهیم ما هم اگر قیمت ها را افزایش ندهیم که باید در کارخانه را بست و اگر بخواهیم افزایش دهیم که مشتری هایمان ضرر خواهند کرد . واقعیت این است که کلاف سر در گمی است .یارانه ها در بخش منزل کاملا مفید بوده و تمام مخارج را کاور می‌کند. اما تکلیف صنعت چیست؟ این معضل بزرگی است من یک صنعت کوچک هستم به این صورت گرفتار مشکلات شده ام؛ صنعت هرچقدر بزرگتر می‌شود اعداد و ارقام هم بزرگتر خواهند شد. به نظر می رسد در بخش یارانه ها هیچ فکری برای صنعت نشده است.
اگر قرار است صنایع حمایت بشوند باید برای سال جدید تمهیدات دیگری اندیشیده شود.

**نسیم عارفی

منتشر شده در تاریخ ۱۳۹۰ سه شنبه ۲۳ فروردين
نسخه چاپی نسخه چاپی       ارسال به دوست ارسال به دوست

تاریخ انتشار:۱۳۹۰ بيست و سوم فروردينکلیدها : مشکلاتی که با آن دست به گریبانیم


تا کنون نظری برای این خبر ارسال نشده است




نام:
پست الکترونیکی:
نظر شما: